دختر قشنگم معذرت که برای چند روز نتونستم وبتو آپ کنم چون یه سفر پیش آمد و یکشنبه هفته قبل منو تو و بابایی با پدر جون و مامان جونی و خاله لادن رفتیم مشهد پیش مادر جون و عمه الهه و عمه الناز . عمه الهام و آقا منوچهر و فربد و کیاوش هم چند روز قبل از ما رفته بودن اونجا . اولین تجربه ی سفر زمینی بود که خدارو شکر خیلی اذیت نشدی تو این سفر بردمت آرایشگاه و موهاتو کوتاه کردم خیلی ملوس شدی و کلی هم گریه کردی البته قبلا"خودم یه بار موهاتو مرتب کرده بودم (تو حمام) دو روز از سفرمون گذشته بود که خبر دار شدیم شوهر خالم فوت شدن و ما به سمت رفسنجان حرکت کردیم خیلی مسیر طولانی بود و کمی اذیت شدی ...