دوره قرآن
بهار زندگیم سلام
امیدوارم وقتی داری این پستو می خونی حالت خوب و دلت خوش باشه عزیزم
امروز خونه مامان جون دوره قرآن بود (ختم جزء نوزدهم )
صبح وقتی بابایی داشت میرفت اداره من و تو رو برد خونه پدر جون ساعت 9 خانوم مجلسی ها
آمدن تو هم مثه همه ی صبح ها که با خنده از خواب پا میشی با خوشرویی به
خانوم ها خوش آمد گویی گفتی و توی بغل مامان جون به تلاوت قرآن گوش میدادی
و اصلا" گریه ویا نق نق نکردی
قربوووووووووووووونت بشم که اینقدر خانومی عزییییییییییییییزم
بعد از ختم قرآن هم که حسابی خسته شده بودی خوابت برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی