عشق زندگی من و بابایی
دخمل قشنگم این روزها از بهترین روزای زندگیمه . از حضور گرم تو تو آغوشم کلی لذت
میبرم و خدا رو هزاران هزار بار به خاطر داشتن تو شکر میکنم . هر روز که میگذره شیرینتر مشی
و من و بابایی رو با شیطنت هایی که می کنی هر چه بیشتر عاشق خودت می کنی .
صدای خنده هات قشنگترین و دلنشین ترین صدای دنیاست خیلی دوست داریم و
عاشقتیم
وقتی از شیره وجودم بهت میدم به خودم میبالم وبه مادر بودنم افتخار میکنم . وقتایی
که شیر می خوری دوست داری با انگشتای دست من بازی کنی و وقتایی که با دستای
کوچولوت انگشتای منو می گیری دستاتو یه عالمه می بوسم هیچ وقت از بوسیدنت سیر نمی
شم . ظهر ها که بابایی از سر کار میاد خونه خیلی ذوق می کنی با روی خوش به بابا
خوش آمد میگی بابایی هم تو رو می گیره تو بغلش و فشارت میده و هزار تا می بوستت و با
این کار تموم خستگیش از بین میره وقتی هم که بابا باهات بازی می کنه با صدای بلند می
خندی و ما رو خوشبخت تر از همیشه می کنی . انشالا که همیشه تو و همه کوچولوهای ناز تنتون سالم و لبتون خندون باشه وهمیشه شاد باشین .