بدون عنوان
ســــــــــــــــــــــــــــلام به عشـــــــــــــــــــــــــقم
ترمه جونی
عزیز دلم
ایندفعه دیگه خیلی خیلی دیر اومدم عزیزم ببخش مامانی رو
تو این مدت دو بار مریض شدی عزیزم دفعه اول سرماخوردگی با تب 39 درجه
بود که تقریبا یه هفته طول کشید و خیلی ضعیفت کرد
و دفعه دوم که از صبح تا بعدازظهر همش بالا میاوردی و نمیتونستی هیچی بخوری
خدارو شکر فعلا خوبی و مشکلی نداری
اینجا تب داشتی تازه خوابت برده بود
3 تا دندون دیگه هم درآوردی 2 تا کرسی بالا و
یکی هم از دندونای جلویی فک بالا
روی هم الان دوازده تا دندون داری گلم
تقریبا دو سه هفته ای هم هست که
جای دندونای نیش پایین ورم کرده روزای اول خیلی خیلی اذیت
میکردی ولی فعلا که خوبی
محرم امسال هم یه شب بردمت هیات عزاداری
اینجا هم ظهر عاشوراست
شب یلدا هم اول رفتیم خونه مادر بزرگ بابایی
و بعدشم رفتیم خونه پدر جون
خیلی دختر خوبی بودی و کلی با نیما فوتبال بازی کردی
کوچولوی مامان پارسال اینقد ریزه بودی که گذاشته
بودمت توی هندونه
روز جمعه برده بودمت حمام و چون هوا سرد بود
روسری سرت کرده بودم ، طبق معمول بعد از حمام خوابیدی
وقتی بیدار شدی روسری رو از سرت درآوردم و با اعتراض شدید تو
مواجه شدم جای تعجب داشت چون هیچ وقت دوست
نداشتی که روسری سرت کنم
عزیزم فعلا چیز دیگه ای به ذهنم نمیاد که بنویسم ولی
قول میدم که از این به بعد زود به زود بیام و آپ کنم